پلـوتـو

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۱۰/۲۸
    wq
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۱۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

یکم بیشتر توضی بده

دوشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ۰۷:۴۱ ب.ظ | moonia

بچه هااااا

من به زندگی برگشتم😂

شاید در جریان نبودین خاستم در جریان بذارم😁

یه ده روز اینا بود داشتم قشنگ درای اون دنیا رو می‌دیدم

الان فهمیدم که ارزش نداش 

خب حالا من چیکار کنم بمونم یا برم؟!😭

آقادیگه.. تقصیر من بود..من باید بهش میفهموندم چه احساسی دارم

بعد

دلم تنگ شده ..

دلم تنگ شده تنگ شدهههههه تنگ شدههههه😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

.

..

...

😐

خاب

کنترل یور سلف

کنترل مای سلف

لاو یور سلف

لاو مای سلف

اوکی؟

Kiss

Bye

😐😂

 

نکند به هر قیمتی زندگی کنیم

شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۷:۲۶ ب.ظ | moonia

” اللهم اجعل نفسی اول کریمة تنتزعها من کرائمی”

 خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری...

...

+چرا همیشه نیمه پُر لیوانو میبینم؟

+چرا هر تصمیمی می گیرم درستِ درستش دقیقا اونیه که تصمیمشو نگرفتم!

خدا این روزا رو به خودمو خانوادم به خیر کنه اصن

منم که تازه فهمیدم که شاید اون نداشته باشه!مگه نه؟

شاید اصن تو باغ نیس

که اصن همینطوره واقعیت😐

 

 

خوش برگشتی

شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۰۶ ب.ظ | moonia

خب خب خب

حالا بحث سر اینه که

من چیکار کنم

😐✌

بالاخره نوبت اینم شد

حالا جالبیه قضیه اینه ک فقد میخاستم ببینم تو چیکار میکنی

😂😂😂😂

و چقد قشنگ تو دامم افتادی😂😂😂😂

تو ام بای 

Achuuuuu

شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۱۶ ب.ظ | moonia

میخام بدونم اون لحظات به چی فکر میکردی که همه خوبی ها

همه خوشی هامون

یادت رف؟

فک کنم حالا معلوم شد که چرا به این حال و روز افتادی

چرا همه ازت ناراحتن

حیفم میاد

به اون دیقه ها و ثانیه هایی که صرف دوست داشتنت کردیم..

که بقیه کارامون به کنار..

بی خیال

فقد بیا و حداقل

الانش به خاطر اون خوشیامون

در حق همدیگه بدی نکنیم

🙍

 

ماموریت با موفقیت انجام شد

شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۰۳ ق.ظ | moonia

یه حس عجیبی دارم

که انگار هیچی نمیشه

کله دنیا دس به یکی کردن این روزام به تحفه ترین حالت ممکن رد شه

ریلی؟؟!!

پنجشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۱۲ ق.ظ | moonia

ولی اینم در نظر داشته باشین که حرفاتون چجوری دل میشکونه

و ...

چجوری بدترش به سر خودتون میاد

فک کردین واقعن حرفاتون به گوش آدم نمیرسه؟

همینطوری که داری پشت سرش حرف میزنی

دقیقن همین طوری

بهش میرسه

امیدوارم از تجربه هاتون درس بگیرید.

من نمیدونم چرا جلوشون خودتون نیستین؟!

انگار یکی دیگه اس طرف مثلن از بس تغییر میکنه تو موقعیتای مختلف

شماها آدمین؟!

دارم به وجود خودم شک میکنم اصن..دارم به همه چی شک میکنم..هیچیتون واقعی نیس..آدم پشماش میریزه از واقعیتتون

زندگی بقیه به شما چه ربطی داره؟

چه کم و زیادی تو زندگیتون میشه؟

بیکاری فشار آورده

همه مغزا از کار افتاده

انگار که 

هیچی حالیتون نیستو

هیچی نمیفهمین

آره شماها هیچی نمیدونین

نمیدونم چی بگم ..کاراتون آدمو لال میکنه لال..

من با این مغز فندقیم..بااین سنم..

میدونم حداقل طوری زندگی کنم که کسی رو اذیت نکنم..نرنجونم..

چتونه؟

چرا

چرا آدم نمیشیم؟

چرا انقد خوب بودن .. عادی بودن .. زندگی کردنو 

هم از خودتون دریغ میکنین

هم از ما؟

آخه نامردا

این کاراتون دیگه نامردیه

زیاده رویه

ادامه بدین وجدانم نمیزاره اجازه بدم به خودم که کاری نکنم

دوست داشتن آدمو پر پر میکنین

حداقل

حداقل حداقلش

خنثی باشین 

کاری نداشته باشین

خوبی نخاستیم

زندگی خودمونو بکنیم خاهشا

منم ک دلم انقد تنگ شده داغون شدم:\

بیست و دومین روز از سال نود و سه

يكشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۳۲ ب.ظ | moonia
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

باز این چه وضعش است؟

يكشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۲۰ ب.ظ | moonia

آقا دیگه

دلم براش تنگ شده

اونم خیلی

چیکار کنم

حواستون به این روزای خوب باشه ها

 

 

Sunflower

سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۸، ۰۲:۱۸ ق.ظ | moonia

وقتی داشتم  سریال doctors رو نگا میکردم

میخاستم پزشک شم

نه به زور دلخوشیِ مامان بابام

خودم بالاخره علاقه مند شدم

من باید همون سال اول این علاقه رو به وجود میاوردم

حالا که این ost سریاله رو گوش میدم

داغ دلم تازه میشه 

حیف شدنش با گوشت و خون حس میشه

کاش زودتر میفهمیدم

شادیِ دل اونا چقدر مهم تره

:)

دیدین؟هنوزم ملوم نیس.. برا همونه ک نشد

نه

شایدم حیف نشد

پس این حسه مزخرفی که اذیتم میکنه چیه

Senorita

دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۰۳ ق.ظ | moonia
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید