تا همین چند ماه پیشا خیلی آدم “بمون درستش کن” و صبوری بودم ولی الان واقعا حس میکنم پیر شدم برای این وقت تلف کردنا و سازش کردنای خرکی تو دلم میگم “ول کن باباااااا و خدانگه دار “ میرم برای خودم چایی میریزم
🌿 @Herochnl
دلم میخواد هر روز باهم کار کنیم
کارهامو بهت بگم تو
بهم یاداوری کنی
کارهاتو بهت بگم پیگیری کنی
دلم میخواد باهم کار کنیم
باهم موفق بشیم باهم پول در بیاریم.
به دور از بقیه کنج عزلت گزیده‌ام تا بسنجم، من، تا کجا توانم با "مَن" قوی تر شوم.
تا کجا توانم پیش بروم و از پس چیزهایی که از من قامت سرو دارند برآیم.
من جوانه بودم.
حالا مرا ببین.
به قامت سروَم و به استقامت کاج.
من چیستم؟
چیستم جز، یک اَبَر درخت.
مرا باور کن.
من تا انتهای تاریکی می‌روم و سر از تونل رو به روشنایی در می‌آورم.
نترس.
دستت را به "مَن" بده.
که "مَن"، برای من کفایت می‌کند.
تا آنجا که من خود را نصیحت میکنم.
گستاخىِ خیالم را ببخش که حتى لحظه اى
یادت را رها نمى کند...
-نامه ها، احمد شاملو
فقط اون روزی که دوباره دیدمش و فک میکردم چون سه ماه ندیدمش حتما همه چی تموم شده و من تونستم موو آن کنم
ولی نشده بود و همه اتفاقا دوباره مث یه فیلم از جلو چشام رد شد
خب بسه دگ چ*صناله
و عاح از گلبی که ریده 🤣
https://t.me/Sajjad_Abtahi/22951
این نوشته ی سجاد کاری با من کرد که
منی که حسمو انقد قوی میدونستم
با خوندن این متنش
بگم تو و حست هیچی نیستین
خیلی قشنگه متنش :)
پس من کی دوباره بابامو میبینم؟
اگه یکی بهش بگه
به حدی دلم میخواد برم پیششو بغلش کنم که فقط خودش میدونه
میاد پیشمو بغلم کنه؟
خدایا
من از دوریش
دارم
دارم دیوونه میشم
بچها بعد کلاس ورزش این هفته
حتا با نفس کشیدنمم ماهیچه هام درد میکنه
خیلی ناراحتم از اینکه کانال تلگراممو جوین نمیدین
بدین دیگه :(
@mimlifelea
