پلـوتـو

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۱۰۶۴ مطلب توسط «moonia» ثبت شده است

این کارایی که میکنی زیادی زجرآوره 

  • ۲۲ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۱۰
  • moonia

خب..
سلام
خوبین
چه‌ خبر؟
اولا اینکه بگم تو پستای قبلی نالیدم ازینکه چرا طرف آن نمیشه و قبول نمیکنه واینا..آن شد.. قبولم کرد.. همه چی تموم شد رفت.. و من به خودم گفتم دیدی دلتو زدی به دریا و درد نداشت؟
...
:|
و اینکه گوشیمم خریدم خداروشکر و خایلیم خوشالم ولی..
حالا بگذرد که تا ماتحت آدم در اومد تا قضیه فیصله بیابه!
سر همون طرفم که آن شد و اینا.. یه هفته طول کشید و باعث شد من تو مخم جنگ بین اینکه :
"خاک تو سرم شد الان میگه این دختره چقد ع..ه
خاک تو سرم کاش نمی‌دادم
خاک تو سرم برم بردارم ریکویستمو
خاک توسرم آبروم میره منو ضایع میکنه
خاک بر سرش که آن نمیشه
و خاک بر سرش که همه" اون اتفاقا"به هیچ ورش نبوده ونیست ونخواهد بود.. "
رخ بده!!!!! 

(آقا خاک بر سر مودبانهِ خاک تو سرِ.. آره! نمیدونستن بدونین😎🤟) 
حالا..
قضیه اینه که مشکل خودمم.. مشکل خودمما.. منتها آدم نمیشم!
ناسپاسِ بدبخت! 
:|
چیه؟!
خب کلمه دیگه ای به ذهنم نرسید.

بعد اینکه..
اون وقتی که من برا اولین بار زندگی کردم..
اون وقتی که فهمیدم ساعت هفت تابستونا روزه زمستونا شبه😎🤟

اون وقتی که شاد بودم (🤦🏻‍♀️)
اون وقتی که ما چارتا باهم بودیم
اون وقتی که تو خوشبخت بودی و فک نمیکردی همه بیکارن تا تورو بکوبونن زمین و همه باهات دشمنن😐
اون وقتی که من بی تی اسو نمیشناختم😭💔🔨🤦🏻‍♀️
اون وقتی که شبا راحت میخوابیدم و میخوابیدیم
اون وقتی که فکر میکردم بی‌تو نمیشه
اون وقتی که به دوتا آرزوی قشنگم رسیدم
اون وقتی که پاک تر و معصوم تر بودم اصن
اون وقتی که فک نمیکردم عمرا یه روزی اینجا باشم
اون وقتی که اون حقیقت رو عصابو نمیدونستم 
.. 
دلم برا اون وقتا تنگ شده
عاره دیگه.. چی؟امشب یاد اون روزا افتادم سطل سطل گریه کردم بعد نیام پست نزارم راجبش؟
چی فک کردین در مورد من؟ ها؟؟
هیچی اصن!

  • moonia

این حجم از دوری واقعا غیر قابل تحمله دوستان

چیکار کنم

منم میخوام خب😭

  • ۱۷ بهمن ۹۸ ، ۱۰:۵۸
  • moonia

لنتیااااا 

چرا وقتی سلفی میگیرین به دوربین نگا نمی کنین هاااا؟

آقا اگه بشه یکیو کشت که سلامت مغزی نداره ام بعدش میری جهنم؟

  • ۱۶ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۲۷
  • moonia

واقعا برات متاسفم... 

واقعا متاسفم.. 

چرا وجودت از روی زمین پاک نمیشه؟

چرا اینقد وجودت شیطانی شده؟

حالم بهم میخوره ازت.. حالم بهم میخوره ازت!

فقط کاش بشه زودتر خدا رو ملاقات کنی چیزاییکه لیاقتته نوش جونت بکنه

خواهش میکنم زودتر

  • ۱۶ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۲۶
  • moonia

حالا همه چی به کنار

من هروخ میخوام یه غلطی بکنم بابام میگه" هروخ رفتی خونه شوهرت از اینکارا بکن!" 

حالا ببینین اگه من شوهر نکردم بعد اونم نگف "مگه اینجا خونه باباته هرکار میخای میکنی؟"

+موضو اون " آزادیِ هممممه چی بجز بیانه"  که داره تو ایران بیداد میکنه 

نه مشکلای اقتصادی!

+من مهمم یا چترِ رنگی رنگیِ شکستهِ تو؟ 

معلومه که چترِ رنگی رنگیِ شکستهِ تو مهم تره دیوونه 

🤷‍♀️

 

  • moonia

#دختر_است_دیگر

اگر احساساتمان را نشان دهیم، میگویند نمایشی است.
اگر رویای فرصت برابر داشته باشیم میگویند متوهم شده،
اگر عصبانی بشویم، میگویند هیستریک و غیرمنطقی یا دیوانه شده اید.
‌اگر آرزوهای بزرگ داشته باشیم،‌ میگویند رؤیایی ست...

زنی که اولین بار به فضا رفت، دیوانه بود،
زنی که وارد رینگ بوکس شد، دیوانه بود،
زنی که ریاضی دان جهان بود، دیوانه بود،
زنی که نخست وزیر است، فرماندار است، مدیر است،
زنی که رقابت میکند،
زنی که میجنگد،
زنی که میوفتد و بلند میشود،
زنی که قدرت دارد،
همسر میشود، مادر میشود، میجنگد، به دست میاورد، میسازد....
دیوانه اند، دیوانه اند، دیوانه اند.

پس اگر تو هم میخواهی دیوانه باشی، مشکلی نیست،
به آنها نشان بده که دیوانه ها چه کارهایی میتوانند انجام دهند

.. 

:|
‌_______
بگو، میشنوم...

+تهش ورداش اینو گف

همین؟

+من فقط میخوام بدون پشیمونی زندگی مو تا آخر بکنم!

مطمئنن این روزا و اون روزا که به لحظه نکشیده اشکم در میاد هیچوخ فراموش نمیشن حتی وقتی بزرگ شدم

  • moonia

چقدر نامرد

چه مسخره..

 

  • ۱۰ بهمن ۹۸ ، ۰۱:۴۷
  • moonia

آقااااا 
من داره مغزم میپوکه...
نمیدونم ٬نمیتونم یا قضیه چیز دیگه ایه..
خیلی وقتا نمیخوام نشونش بدم اما خب بضی وقتام میخام نشونش بدم خب!
خب بعد...
قضیه اینه که منم میخام هی عوض کنمش..بزنمشون..سفید شه قضیه!
بعد خیلی راحت و بدون هیچ استرسی بشینم..
😐😂
..
:|
واقعا قضیه خنده دار نیست..به طرز بیانم خندم گرفت..الان فک میکنین چی شده!
واقعنم یه چیزی شده ها!منتها..
بگذریم..
این بگذریمو تازه یاد گرفتم..
وقتی چرتو پرتاتون ته میکشه
یهو بردارین بگین بگذریم..
:)
اون مرحوم یادم داده..
این «اون مرحوم»ام همین امشب از انیس یاد گرفتم..
در وصفِ یه مرحومی!
خدایی طرف همه رو شاک کرد..حالا من که زیاد برام مهم نبود ولی فک کن یهو برداره بیاد بگه من میخام ازدواج کنم..زنمم حاملس!:|
در این حالت آدم میریزه ٬ پشماش میمونه! دیگه بجز این تیکهِ تکراری چیزی به ذهنم نرسید..خستم درک کنید!
حالا قضیه..خیلی پیچیده اس..من نمیتونم تصمیم بگیرم..
کاش پولدار بودم:(
اصن باید خدا یه دور دیگه به ایرانیا حق زندگی کردن بده..
هر چی بجز یه ایرانی بودن..
بوخودا!
بعد
جنسیتم بزاره خودمون انتخاب کنیم..
بعد سطح معیشتی رم بزاره حداقل حدودشو خودمون مشخص کنیم..
حالا
کاش مثلا میشد زمانو برگردونیم یا ببریم جلو..کاش میشد در همین حالت «همینقدر کوته فکر »برسیم به چیزی که میخایم..
:|
من وقتی یه چیزی برخلاف اون چیزی که فک میکنم میشه افسردگی میگیرم..
وقتیم مومنت بین توایس و بی تی اس یا بلک پینکو بی تی اس میبینمم افسرده میشم..ریکشنم میبینم افسرده میشم..
افسرده..؟
افسرده که..میرم تو فکر
حالاانگار همه چی حل شده فقد مونده که بفهمیم من تو فکرم یا افسرده!
کی تو ایران زندگی میکنه و افسرده نیس واقعا؟
اینا حق الناسه ها!
باور کنین تو اون دنیا جدن باید جواب بدین.قضیه راسته ها!باور دارین به اون دنیا دیگه نه؟
تو این حالت آدم شک میکنه اصن!
حالا به هر حال..
ما که نمیتونیم کاری کنیم جز استوری گذاشتن و پروفایل عوض کردن و تهش نوشتن و پست گذاشتن..
حالا تهش بخاین بریزین بیرون میگیرنتون..
درآینده برا هر استخدامی یا نمیدونم مصاحبه ای سریع رد میشین..
عرضه خود اشتغالی رو هم که نداریم.
پس..
اولن سکوت کنیم..
دومن خاهشا استوری و کوفت و زهر مار نزاریم که کرم اَ خودِ درخته..والا😐
خودمون اگ آدم بودیم الان این نمیشد وضیت..
چمیدونم اصن
انگار من الان دکترای سیاست داخلیو خارجی دارم زر میزنم..
خلاصه که نمیدونم
آره..نمیدونم..
فقد میدونم اون هنوز آن نشده یام شده نمیخاد به رو خودش بیاره.. روش نمیشه درخاستمو ضبدر بزنه:|
بعد..
اینم میدونم باید واقع گرا باشم و عمومی بخونم
مگه نه؟حالا اون سه تارم میخونم..
هرچه بادا باد..
بعد..
به اونا چشم نداشته باشم چون هیچ وخ نمیرسیم بهشون و احتمالا هیچ وختم حتا چشم تو چشم نمیشیم..بی تی اسو میگم..
😐
چیه؟به علایق هم احترام بزاریم:|🌱

دلم برا مژگان یه ذره شده..یه ذره..
برا آرزو..فاطمه !
خرا..بیشعورا..
گمشین اصن!
مژ این روزا امتحانم داره نمیشه اصن پی ام داد :(
دلم میخاد برم یه روز کامل خرید..
تنهایی!
حیف که نه وختشو دارم
نه پولشو.
هوام سرده برف اومده سرسره بازیه !
خاب..حالا..خدا کنه این انیس و امید که در شرفن..یه انتخاب خوب کنن دل مامان بابا آروم بگیره..
و توعم آن شی حداقلِ حداقلش بک بدی!چی خب؟همینم نمیخای بکنی؟ینی میخای تاآخر آفلاین بمونی؟عاره؟
خب پس..
اون موقه حرفی ندارم اصن.
اونوخ نامردی دیگه !چی؟!:(
چرا مامان بابا نمیان بریم گوشی بگیرم؟نه واقعا چرا؟:(
دلم موز میخاد موز.میفهمین؟نه دیگه!
توت فرنگی ام میخام
اسپرایت😭😭
دلم میخاد آهنگ بنویسم بخونمش بدم بیرون اسمشو بزارم کاکتوس🌵
همینقدر از لِوِلِ رد دادگی کفایت میکنه برا ادامه زندگی تو این «خراب شده»!
میدونین چیه؟
«هم جنسای من »کلن آدم نیستن!عاره!!
ولی نمیدونم این حقیقتم حق الناسه یانه!انشاا... که هس!
واینکه آقای محترم..این رفتارت باعث میشه دلم بشکنه!اینم حق الناسه؟
من همش دارم فک میکنم کی در حقم خوبی نمیکنه انتقام نگیرم واستم خدا بگیره.براهمون همش اینطوری حساب میکنم که حق الناسه یا نه!اینم یه جور بدبختیِ ذهنیه دیگه:|
کی رو دیدین خودشو دیس کنه؟
لابد زیاد دیدین:|
چرا آخه خب؟من نمیفهمم چرا!خیلی چیزا رو نمیفهمیم اصن.مهم نیس..
بگذریم..
خب..
همین دیگه!
من از خدا طلب بخشش دارم اصن.
خدافظ بچه ها..هوا سرده لیمو بخورین!

  • moonia

حالا ما چیکار کنیم؟چیکار باید بکنیم ها؟!
آقا نمیشه که اینجوری!
آقا دیگه!
باید یه کاری کنیم.ولی چیکار کنیم؟!
😐

  • moonia