خب با اتفاقای این اخیرو ایضا امروز دیگه باید بکشم بیرون
دیگه زندگی واقعا داره بیشتر از توانم بد میشه
چطور جرئت میکنی روز قبل آزمونم بیای تو خوابم ؟
اگه بازم گند بزنم چی؟
چرا بی اجازه میای تو خوابم؟ واقعا چرا؟ دیگه نمیخوام هرچیز مربوط بهت رو ببینم و بشنوم..
:|
برو زندگیتو بکن
دیگم برنگرد
باتشکر
میدونین چیه
از هیشکی
هیچ انتظاری نداشته باشین
اونوقت دیگه دلتون درد نمیکنه
فقط کافیه مث خودشون باشید..
بیاین اینطوری باشیم
#باز_زر_زد
هنوز که هنوزه باورم نمیشه همچین کاری رو در حقم کرده باشی..
جدا باورم نمیشه
تازه هنووووزز مونده قضیه تموم شدنه رو براتون وا کنم
میدونین
بعد قرنها
این روزا تقریبا تمام چیزایی که خیلی وقت بود منتظر بودم که بلاخره تهش چی میشه، به تهش رسید
و من فهمیدم اصلا اون چیزی که فکر میکردم نیس...
بنابراین... دارم دقیقاااااا به خودِ تو فوش میدم :تو حق نداشتی طوری رفتار کنی که همچین فکری بکنم
و...
نهایتا میدونستم که باید همون فرمون میرفتم جلو و بهت اعتماد نمیکردم
ولی فک کردم شاید فرق داشته باشه... که نداش..
اصلنم برات آرزوی خوشبختی نمیکنم! :|
در ضمن این رو هم دریافتم که منم هیچوخ خوشبخت نمیشم!
دیگه همه چی تموم شد
همه چی
همه!
عجب دنیایی.. عجب! :/
+بچه ها من برگشتم..
دلتنگم بودین نه؟!
😑
آقا یه اتفاق خیلی خاص افتاده!! خیلیییی خاص
خیلییییی
:|
هیچی دیگه همین