بالاخره اولین عکس از اون که باعث شد بجای دلتنگی بیشتر
کمتر شه
خب خداروشکر تو این گیر و دار و بدبختی و دزدی و عصاب نداشتنم این اتفاق مسرور افتاد
گرچه نصفه بود ولی مهم یه چیز دیگس ک رویت شد!
.
.
😐🤚
بالاخره اولین عکس از اون که باعث شد بجای دلتنگی بیشتر
کمتر شه
خب خداروشکر تو این گیر و دار و بدبختی و دزدی و عصاب نداشتنم این اتفاق مسرور افتاد
گرچه نصفه بود ولی مهم یه چیز دیگس ک رویت شد!
.
.
😐🤚
همیشه فکر میکردم اونو خیلی دوست دارم
کلا هروقت میخواستم ببینمش ذوق داشتم
اصلا در ذهن من نمیگنجید که یه روزی اینطوری بشه
آره.. همیشه هیچی اونطور پیش نمیره که باید بره
منم خسته شدم
از همه نامردی بازیایی که تاهمین الان از زمین و آسمون باریده
و دیگه کلا تسلیم میشم
اصن تسلیم همه چی
چرا تموم نمیشه
چرا هیچوخ نمیخاد ختم بخیر شه؟!
چرا من هیچوخ نمیتونم هیچیو درست انجام بدم
بجون خودم اگه یه بار دیگه گوشواره ام به حوله ام گیر کنه حولمو دستمال گردگیری میکنم
لنتی
خب تا دوماه آینده احتمالا 31 مرداد آخرین باری باشه که بیام اینجا!
ینی احتمالا!
چون ممکنه نتونم جلو خودمو بگیرم
تازه گوشیمو جم کردم
خاموش کردم گذاشتم تو کیفم
جدا حس این معتادایی که هی میخان بگن همین یه دفه رو میکشم دیگه نمیکشم رو دارم
من خیلی معتاد بودم..هستمم هنوز..
از همون اول نباید اینقدر غرق میشدم
خب من که 5تا اکانت اینستاگرام..3تا تلگرام..2تا توییتر دارم...چجوری ترک کنم؟:|
اصلا دوری برام خوبه
هم اونا رو عصابم بودن
هم اون رو عصابم بود
هم کلا عصاب نداشتم
پس چ بهتر ک دوماه دور باشم اصن...
حالا این هیچی..اگه یهو اون یه پستی یا استوری ای بزاره و من نبینم چی؟
...
حالا پست میمونه..استوری چی؟
.
.
حالا انگار چقد براش مهمم!!!
چیشششش...
خاک تو سرش..
خاک توسرم!
هم خونمونم نمیانههههه(لهجه مشهدی..هاهاها..کلاسیک:|)
من نمیتونم بیام..تو که میتونی!!!!
.
.
شایدم نمیتونی!
شایدم نمیخای بتونی!
ینی هیچ کراشی نداره؟
...
..
.
باز دارم چرت میگم:|
تازه من تنها راه ارتباطیم با مژ همین نت بود!
خب خاک تو سرت میخاستی بخونی که این دوماه آخر بدبخت نشی!
اصلا چه بدبختی ای؟بنظر من که فضای مجازی جذابیتشو از دست داده..همچنین کلاسشو..!
از بس ک همه توشن!
.
.
چی میگم:|
بعدم تازه..هم یاد اون آدما نیفتمم بهتره.. در آرامش زندگی میکنم!
ولی خدایی بضی آدما چطور میتونن همچین کاریو در حق دیگران انجام بدن؟
نچ نچ..واقعا متاسفم!من خودم باهاش بودم میدیدم چطوری بقیه رو خراب میکنه..حالا ام داره اینکارو نسبت به ما میکنه!
ینی کرده..خیلی وقته!
و خب...طفلی مامان قشنگم..که اینقد ساده بود و چقد از ته دل دوسشون داش!
خیلی بدن!خیلی!قبلنا میخاستم منم مقابله به مثل کنم (درسته؟:|) ولی الان دیگه کاری باهاشون ندارم ..فقط نمیبخشمشون و دیگه هیچوخ به زندگیم راهشون نمیدم!
هرکار میخان بکنن..هر حرفیم میخان بزنن!اشکال نداره!بالاخره یه روزی میرسه که تاوان بده!مگه نه؟:|
هر چیو آدم بتونه بگذره ازش من نمیتونم از احساسات مامانم بگذرم..
....
..
.
:|
وی احساساتی میشود!
کنترل یور سلف
کنترل مای سلف
لاو یور سلف
لاو مای سلف
پییییس🤘
یِههه
خلاصههههه..
معمولا پستای بلند بالامو کسی نمیخونه ولی...
نخونین بهتره اصن فقد بدونین ایشالا دوماه دیگه برمیگردم اگ اتفاق خاصی نیفتاد.
آره دیگه
لطفا برام آرزوی موفقیت کنین.
میبینم ک اینستا گستاخ شده و تو هوم تبلیغ میزاره😑
بالاخره اینم داره راه میفته
خب دیگه وقتشه بریم سراغ بعدی
یعنی توییتر
😂🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️
خب داره کم کم بهم نشون میده با حرکاتش که بچه جون همه چیو اشتباه برداشت میکردی و میتونی همه چیو فراموش میکنی
در راستای تسلیم شدن و فراموش کردن خیلی دوست دارم دکمه آنفالو رو فشار بدم منتها برداشت های صادقانه ای میشه که دلم نمیخاد بشه!! پس فعلا ب طور رسمی فراموش نمیکنمش
+ ممکنه با خودم بگم خب شاید تویی که نباید اینطوری می بودی! و این نگران کننده باشه! ولی نمیخوام نگران باشم چون من همینم و نمیتونم خودمو تغییر بدم و نمیشه که همش من براش نگران باشم. یا نمیشه که همش من حواسم باشه. نمیشه که همش من دلم تنگ شه!! و هی بفهمونم بهش!
من اونقدرم که نقشه داشتم بهت نفهمونم احمق نیستم
...
..
.
:/
چی دارم میگم خدایا 😐
نمیدونم میدونه یا نه ولی این موضوع
هم ناراحت کننده اس هم کلافه کننده!
عصبانی ام هستم تازه
🔪🔪🔪🔪🔪🔪