سوسماست
به حول قوه الهه خانوم دیشب خیلی شب خوبی بود و حالم برگشت
گاهی باید رد شد ، باید گذشت ؛
گاهی باید در اوج نیاز نخواست ..
گاهی باید کویر شد و با همه تشنگی
منت هیچ ابری را نکشید ..
گاهی برای بودن باید محو شد ، باید نیست شد
گاهی برای بودن ؛ باید نبود …
گاهی باید چترت را برداری و رهسپار کوچه هایی شوی
که مدت هاست هیچ رهگذری از آن عبور نکرده
گاهی باید نباشی ..
منتغیه
چی از جونم میخای لنتی
چرا باید گریمو دربیاری
چرا پیام میدی
چرا عصابمو خط خطی میکنی
خدایا بسه
چرا نمیشه من یک روز تا ته شب خشحال بمونم
چرا اینجوریه چرا ولم نمیکنه
دلم هوس موکاهای ارامشو کرده
ولی دفه پیش ک خوردمش حالم بد شد
تپش قلب شدید گرفتم
باید نصفشو بخورم
نصف دیگشو ماگ بیارم بریزم توش 😂😂
مگه اینکه با یکی برم که نصفشو گردن بگیره
بدبختی هیچکی دور و برم کافه باز نیس
ماهرخ با اینکه عنه ولی چقد فهمیده اس
سیاوشم خووووب حال نگارو میگیره
ولی ولی ولی
فیس زهرا رو خیلی دوس دارم
میگه من اجازه ندادم که پاشی بری
بشین سرجات
سنلئطیقحطتفظثحتخثختتخثتیل
الفااااااااااااااااااااااااااااا